دکتر سلیمانی: عدم نظارت مجلس در مذاکرات به هر دلیل باشد موجب خسارت است

http://www.rajanews.com/sites/default/files/content/images/story/94-02/01/394011_uxytzaIB_0.jpgقابل توجه است که وقتی حضرت امام (ره) با لایحه کاپیتالاسیون مخالفت کرد، عده ای گفتند بسیاری از کشورها آنرا امضا کرده اند!. الآن هم عده ای می گویند بسیاری کشورها پروتکل الحاقی را پذیرفته اند!. تشابهات را ملاحظه کنید! مدل ها یکسان است




سرویس سیاسی-سفیران بصیرت:تاریخ پر است از داستان هایی برای عبرت گرفتن به شرط آنکه کسی به دنبال عبرت ها باشد. دکتر سلیمانی نماینده مردم تهران در مجلس در ضمن یادداشتی که برای رجا نیوز فرستاده شده است مقایسه ای بین مذاکرات جاری ایران با گروه 1+5 و مذاکرات ایران با آمریکا در قضیه گروگانگیری لانه جاسوسی پدید آمد انجام داده است که در ادامه متن کامل این یادداشت را می خوانید:



از قدیم گفته اند انسان عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. با توجه به وجود تجربه بیانیه الجزایر در ماجرای گروگانها، لازم است این پرونده برای عبرت گیری بازگردد و مطالعه بیشتری شود و زوایای آشکار و پنهان، دستاوردها و از دست داده ها، موفقیت ها و ناکامی-های آن بررسی بیشتری گردد. تشابهات بین بیانیه الجزایر و شرایط حاضر را می توان مروری کلی کرد:

۱- در جریان تسخیر لانه جاسوسی، در آمریکا دمکرات ها بر سرکار بودند و بیانیه الجزایر در اثر هدف اصلی کارتر یعنی موفق کردن دمکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا صادر گردید. در آن زمان کارتر به مذاکره بسیار نیازمند بود. الان هم اوبامای دمکرات به مذاکره بسیار نیاز دارد تا بتواند دمکرات ها را در دور بعد به کاخ سفید بفرستد.

۲- حضرت امام خمینی (ره) در پیامی می فرمودند: "بارها گفته ام که گروگان گیری توسط دانشجویان مسلمان و مبارز و متعهد ما، عکس العمل طبیعی صدماتی است که ملت ما از آمریکا خورده است و اینان فعلاً با باز پس دادن اموال شاه معدوم و لغو تمام ادعاهای آمریکا علیه ایران و ضمانت به عدم دخالت سیاسی و نظامی آمریکا در ایران و آزاد گذاشتن تمامی سرمایه های ما آزاد می گردند". الآن هم مقام معظم رهبری می فرمایند: "من یک خواسته‌هایی از مسئولین داشته‌ام که این را به آنها عرض کردم، گفتم و روی آنها اصرار دارم. یکی این مسئله است که بدانند دستاورد کنونی هسته‌ای ما چیز با ارزشی است؛ این را بدانند؛ به چشم کم‌ارزش و چیز سبک به آن نگاه نکنند؛ چیز با ارزشی است. صنعت هسته‌ای برای یک کشور، یک ضرورت است." و "در این جزئیّات مذاکرات که خیلی هم این چند ماه آینده مهم است اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها به طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود..... همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقّف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را باز بخواهند متوقّف کنند به یک چیز دیگری، اصلاً قابل قبول نیست." و "به‌هیچ‌وجه اجازه داده نشود که به بهانه‌ی نظارت، اینها به حریم امنیّتی و دفاعی کشور نفوذ کنند؛ مطلقاً. مسئولین نظامی کشور به‌هیچ‌وجه مأذون نیستند که به بهانه‌ی نظارت و به بهانه‌ی بازرسی و مانند این حرفها، بیگانگان را به حریم و حصار امنیّتی و دفاعی کشور راه بدهند، یا توسعه‌ی دفاعی کشور را متوقّف کنند؛" و "تذکّر بعدی این است که هیچ شیوه‌ی نظارتی غیر متعارف که جمهوری اسلامی را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت تبدیل میکند، به‌هیچ‌وجه مورد قبول نیست." و من به خود مسئولین هم این را گفته‌ام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است... الآن فرصت خوبی است برای همدلی؛"

۳-کنگره آمریکا در ۹ مرداد ۱۳۵۹ به نمایندگان مجلس شورای اسلامی نامه می نویسد و می گوید: "ما از تمام موضوعات مهم داخلی که در برابر دولت شما قرار دارد آگاه هستیم. از شما مصرانه می خواهیم برای موضوع گروگانها، بهترین و بالاترین اولویت را قائل شوید". الآن هم این روزها کنگره آمریکا پشت سر هم جلسه می گذارد و ملت ایران را تهدید می کند و عملاً خواستار دخالت در مذاکرات می شود و نوعی بازی "تام و جری" با دولت آمریکا در رابطه با مذاکرات بر پا کرده است. مجلس شورای اسلامی هم تقریباً در رابطه با مذاکرات منفعل و بدون تحرک است. (منظورم حرکت فردی نمایندگان نیست، بلکه منظور کلیت مجلس و مسئولین مربوطه است)

۴- در ۱۰ شهریور ۱۳۵۹ نمایندگان مجلس شورای اسلامی پاسخی مفصل به کنگره آمریکا دادند و سوابق دخالت های آمریکا را بر شمردند و آمریکا را مسئول همه گرفتاریها و بن بست های جهان دانستند و با یک موضع گیری صریح و قاطع آمریکا را از هر گونه توطئه و برنامه ریزی برای تجاوز منع کردند و از کنگره خواستند تا خسارات وارده به ایران را به پردازند و حقوق ملت ایران را پرداخت نمایند. در شرایط فعلی اگر چه مجلس با امضاء کثیری از نمایندگان در مراحل مختلف بیانیه هائی را در رابطه با مذاکرات تهیه و منتشر کرده اند ولی لازم است بیانیه ای خطاب به مسئولان و سران آمریکا تهیه و منتشر گردد. جای چنین بیانیه ای در شرایط حاضر با مخاطب قرار دادن مستقیم مسئولان آمریکا و ۵+۱ خالی است. کنگره آمریکا اخیراً نامه ای به مسئولان کشور نوشتند ولی در مجلس شورای اسلامی توزیع یا قرائت نشد و پاسخی رسماً به آن داده نشد. جا داشت و دارد که مجلس محترم این نوع نامه¬ها را بی جواب نگذارد.

۵-    مجلس شورای اسلامی علناً طرح چهار ماده ای را براساس پیام امام (ره) در ۱۱ آبان ۱۳۵۹ به تصویب رساند و اعلام کرد و دولت را موظف به رعایت آنها نمود. این طرح شامل موارد زیر است:
- در صورت قبول شرایط ایران توسط دولت امریکا، گروگان‌ها آزاد خواهند شد و اگر امریکا شرایط ایران را نپذیرد، ایران آنان را محاکمه خواهد کرد. شروط همان شرایطی بود که از سوی امام و در پیام ایشان به زائران خانه خدا مطرح شده بود. این شرط‌ها عبارت بودند از:
- از آنجا که دولت امریکا در گذشته همواره در امور داخلی کشور ایران دخالت‌های گوناگون سیاسی و نظامی کرده است، بنابراین باید تعهد و تضمین کند که از این پس هیچ‌گونه دخالت مستقیم و غیرمستقیم سیاسی و نظامی در امور جمهوری اسلامی ایران نکند.
- آزاد گذاشتن تمامی سرمایه‌های ایران و در اختیار قرار دادن این سرمایه‌ها و کلیه اموال و دارایی‌های ایران چه در آمریکا و یا مؤسسات متعلق به دولت و یا اتباع آمریکا در سایر کشورها به نحوی که دولت جمهوری اسلامی ایران بتواند به هر کیفیتی که بخواهد از آن استفاده کند و کان لم یکن کردن دستور ۲۳ آبان ۱۳۵۸ رئیس جمهور آمریکا و دستورات پس از آن مبنی بر انسداد دارایی‌های ایران.
- لغو و ابطال کلیه تصمیمات و اقدامات اقتصادی و مالی علیه جمهوری اسلامی ایران و انجام کلیه اقدامات اداری و حقوقی لازم برای لغو و ابطال تمام دعاوی و ادعاهای دولت امریکا و مؤسسات و شرکت‌های امریکایی علیه ایران به هر صورت و به هر عنوان.
- باز پس دادن اموال شاه معدوم و به رسمیت شناختن آن و نافذ دانستن اقدام دولت ایران در اعمال حاکمیت خود مبنی بر مصادره اموال شاه معدوم و بستگان نزدیک وی که طبق قوانین ایران اموالشان متعلق به ایران است و صدور حکم رئیس جمهور آمریکا مبنی بر شناسایی و توقیف این اموال و دارایی‌ها به ایران.
ولی در شرایط حاضر عملاً مجلس از ارائه هر طرحی منع شده است (البته منعی نا نوشته که در مجلس مقرر شده است). جالب توجه است که مجلس در طرح مصوب خود در سال ۱۳۵۹ زمانبندی را هوشمندانه طوری تنظیم کرد که به کارتر اجازه استفاده از توافق را نداد و رئیس ستاد کاخ سفید گفت: " نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، نه در آمریکا، بلکه در تهران معین شد".
آمریکا در مرحله اول سه شرط از چهار شرط فوق را قبول کرد و بر گرداندن امول شاه را قبول نکرد. در شرایط حاضر اصولاً وزارت امور خارجه حاضر به ارائه فکت شیت به مجلس شورای اسلامی نیست، چه رسد به مردم. در صورتیکه مجلس شورای اسلامی باید وارد میدان شود و شرایطی را برای آمریکا تعیین کند.

۶. مذاکرات سال ۱۳۵۹ چند بیانیه ای شد. مذاکرات فعلی هسته ای هم چند بیانیه ای شده است. آمریکا به خوبی از تجربه بیانیه الجزایر استفاده کرده و می کند و همان مدل را دنبال می کند.

۷. دولت ایران تعهدات خود در قبال بیانیه های الجزایر را تام و تمام انجام داد. ولی آیا آمریکا هم انجام داد؟ پاسخ قطعی خیر است. آمریکا متعهد بود احکام انسداد مالی ایران را لغو کند و به حالت قبل از ۲۳ آبان ۱۳۵۸ باز گرداند. ولی نه تنها این کار را نکرد بلکه محدودیت ها و تحریمهای جدید اعمال کرد. اگر چه دعاوی به لاهه رفت ولی باید توجه کرد که هزاران شکایت صورت گرفته و امروز با گذشت بیش از ۳۵ سال به کمتر از  ۳۰% آنها رسیدگی شده است و البته اکثراً هم به نفع آمریکا. آمریکا متعهد شده بود در امور داخلی و خارجی ایران دخالت نکند. ولی کیست که انواع و اقسام دخالتهای آشکار و نهان آمریکا را شاهد نبوده باشد. در مورد آزاد سازی و یا اعلام دارائی های ایران هم که اصولاً آنقدر مساله را مخفی و پنهان نگه داشته اند که کارشناسان را متحیر کرده است. کدام دارائی شاه و نزدیکان او را آمریکا به ایران برگرداند؟ کدام تحریم تجاری را لغو کرد؟ کدام ادعاهای آمریکا علیه ایران در دادگاههای بین المللی پس گرفته شد؟ آیا اتباع آمریکائی و غیر آمریکائی به وفور علیه ایران در دادگاه های آمریکا اقامه دعوا نکردند؟ کدام خسارت را آمریکا به ایران پرداخت کرد؟ کدام مصوبات دادگاههای ایران را آمریکا اجرا کرد؟ و کدامهای دیگر.


۸. توجه شود که بیانیه الجزایر در حالی صادر گردید که دو وزارتخانه مهم ایران بدون وزیر بود (امورخارجه و دارائی و اقتصاد) در صورتیکه این دو وزارت نقش کلیدی داشتند. کارشناسان حقوقی و بین المللی ایران در آن زمان بسیار کم بودند و جمهوری اسلامی دارای تجربه کمتر از دو سال حکومت داری بود. در حالیکه آمریکا چند صد مؤسسه حقوقی و بین المللی دارد. لذا آمریکا موفق شد راه های فرار متعددی را در بیانیه الجزایر بگنجاند و خود را از اجرای آنها برهاند. مدل بیانیه های فعلی همان مدل الجزایری است، اول عمومی، دوم حل و فصل دعاوی، سوم تعهدات. ایران همه تعهدات را مو به مو اجرا کرد، ولی آمریکا چطور؟ حتی هنوز مطالبات ایران از آمریکا در چهارچوب بیانیه الجزایر به سمع و نظر مردم نرسیده است و اصولاً فراموش شده، اگر چه آمریکا بخشی از وجوه نقدی، طلا و اوراق بهادار را باز پس داد و بخشی از تعهدات خود به شرکت های خصوصی ایرانی را عملی کرد، ولی معلوم نشد چقدر از آنها را نداده است و اصولاً چند درصد انجام شد؟ در مذاکرات فعلی هم به نظر می رسد پس از توافق چند میلیارد دلاری را از پول بلوکه شده خود ایران که مال کشور است آزاد کنند و در عوض آن تعهدات سنگین چندین ساله بر گُرده کشور سوار کنند. دولت ایران هم خوشحال و خوش بین که چندر قازی به حسابش واریز می گردد. ولی غافل از اینکه تعهدات ایران سنگین، وزین، طولانی مدت، گسترده و فراگیر، مغایر امنیت ملی، مغایر پیشرفت کشور و غیره است.

۹. اگر پس از بیانیه الجزایر بخشی از ۸ میلیارد دلار ایران نزد بانک امین! انگلیس به ایران پرداخت شد، با اجرای بیانیه لوزان هم بخش اندکی از بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار بلوکه شده ایران را آزاد می کنند و بقیه را گرو نگه می دارند تا چند ده سال آینده! پذیرش مکانیزم مالی در بیانیه الجزایر راه فرار را برای آمریکا فراهم کرد و خسارت فراوان به ایران وارد کرد. آیا مکانیزم مالی توافق فعلی راه فرارها را مسدود می کند؟ آیا عدم استفاده هیات مذاکره کننده از کارشناسان مالی در مذاکرات موجبات این فرارها را فراهم نمی کند؟ آیا کارشناسان مالی نداریم که جزو هیات باشند؟ و فنی عمل کنند. تضمین مالی نا محدود ایران در بیانیه الجزایر آیا در توافق هسته ای هم تکرار می شود؟ ظاهراً که بوی آن می آید. اگر مجالس قبلی و فعلی شورای اسلامی خواستار روشن شدن وضعیت مالی بیانیه الجزایر با تصویب قانون می شدند، مطمئناً امروز دستاورد آن بهتر موجب روشنگری می شد.

۱۰. آمریکا هیچگاه در اجرای بیانیه الجزایر دنبال تسویه حساب مالی روشن و کامل با ایران نبود و همواره سر باز زد. در توافق هسته ای نیز آمریکا به دنبال پایان دادن به تحریمها نیست و لذا روشن و کامل عمل نمی کند و تلاش می کند در توافق راه فرارهای مختلف برای خود پیش بینی کند، همانطوریکه در بیانیه لوزان این کار را کرده است و موفق هم بوده است. ۱+۵ هم بدلایل سیاسی و هم بدلایل اقتصادی حاضر به پایان دادن صریح تحریمهای ایران نیست.

۱۱. مجلس شورای اسلامی مجبور به انجام تحقیق و تفحص از روند کار دیوان دادرسی ایران- آمریکا در سال ۱۳۸۷ شد. (یعنی حدود ۲۸ سال پس از بیانیه الجزایر). آیا قرار است مجلس منتظر بماند و ۲۸ سال بعد تحقیق و تفحص از سیستم مالی و تعهدات توافق هسته ای را به تصویب برساند. چرا چاره درد را با توجه به تجارب گذشته الآن نکنیم؟ مطمئناً آن موقع هم می گویند باید محرمانه و غیر علنی باشد و مردم در جریان امر قرار نخواهند گرفت. به راستی محموله های شامل تانک و هواپیماها و قطعات یدکی که پولش را شاه خائن از بیت المال و جیب مردم به آمریکا داده بود، کجا هستند؟ چه شدند؟ آمریکا هر روز بهانه ای جدید می تراشد و تحریمی را بر تحریم می افزاید. قفل مطالب مذاکرات که واقعاً سری نیستند، موجب خسارت می شود. به همین دلیل رهبری عزیز خواهان اطلاع رسانی توسط دولت و هشیاری مردم در رابطه با مذاکرات شدند. مجلس شورای اسلامی باید تحقیق و تفحص سال ۱۳۸۷ در مورد بیانیه الجزایر را در اختیار نمایندگان فعلی قرار دهد تا بر اساس آن مجلس اشتباهات دولت را رفع کند.

۱۲. تشکیل داوری در الجزایر عملاً بسیار به نفع آمریکا تمام شد. آیا داوری پیش بینی شده در توافق هسته ای موجب نفع مجدد آمریکا نمی شود؟ ساز و کار پیش بینی شده ظاهراً همه به نفع آمریکا است. اگر ضعف بیانیه الجزایر در ضعف کارشناسان و مذاکره کنندگان بوده است، آیا نباید این بار این ضعف بر طرف گردد و کارشناسان خبره مالی، نظامی، فنی و حقوقی اضافه شوند؟

۱۳. قابل توجه است که وقتی حضرت امام (ره) با لایحه کاپیتالاسیون مخالفت کرد، عده ای گفتند بسیاری از کشورها آنرا امضا کرده اند!. الآن هم عده ای می گویند بسیاری کشورها پروتکل الحاقی را پذیرفته اند!. تشابهات را ملاحظه کنید! مدل ها یکسان است.

لذا از شما نمایندگان محترم اجازه می خواهم چند نکته را بیان کنم:
۱-    تنها گذاشتن تیم مذاکره کننده به بهانه عدم فشار به آنها کار دست کشور می دهد.
۲-    عدم نظارت و دخالت مجلس شورای اسلامی در مذاکرات به هر دلیل باشد موجب خسارت است.
۳-    منفعل کردن مجلس در رابطه با بحث هسته ای توسط هر کسی با هر جایگاهی موجب باز خواست آیندگان می شود.
۴-    عدم پیگیری مجلس برای دسترسی به مفاد روشن و مکتوب توافقات نابخشودنی است و ضرر و زیان آن قابل جبران نمی باشد.
۵-    خوش بینی مفرط و بی خیالی و بی تفاوتی ضربه می زند.
۶-    سیاسی یا جناحی یا دوقطبی کردن بحث هسته ای گناهی نابخشودنی است.
۷-    مردم مطالبات خود از مجلس را چگونه و از چه کسی پیگیری کنند؟
در پایان از خوانندگان انتظار ارشاد و اظهار نظر و تذکر دارم.